نقد و بررسی “Black Beauty”: یک فیلم دیزنی + داستان اسب کلاسیک را بیش از یک گالپ تصور می کند

اسب وحشی این عنوان که کیت وینسلت افکارش را ابراز می کند ، در ابتدا می گوید: “روح موستانگ هرگز قابل شکستن نیست” ، بیانیه ای که در طول فیلم آزمایش خواهد شد.

کتاب آنا سیول که قبلاً در سال 1971 و 1994 اقتباس شده بود ، به یک کلاسیک ادبی کودک تبدیل شده است و داستان اصلی داستان دختر و اسب او با مارک دیزنی + – ورودی دیگری برای آشغال زنده حیوانات کودک و حیوانات ، قدمت آن به “قدیمی یلر” برمی گردد. جای تعجب نیست که سرویس پخش جریانی فیلم کامل شده را به دست آورد که فروش تئاتری آن بسیار سخت بود.

با این وجود ، روایت با سرعت بسیار نزدیکتر از یک تکان دادن به گالوپ حرکت می کند ، زیرا اسب گرفتار می شود و به مربی جان مانلی (Iain Glen “بازی تاج و تخت”) ، یک شخص کم حرف که به زودی ورود جدید دیگری دریافت می کند ، تحویل داده می شود : خواهرزاده نوجوان وی که به تازگی یتیم شده است ، جو (مکنزی فوی) است.

پیوند بین دختر و اسب که توسط اشلی آویس نویسنده ، کارگردان ، در اینجا اجرا شده است ، “The Black Stallion” را به ذهن متبادر می کند ، از جمله یک عکس از دو در حال اجرا در امتداد ساحل که ادای احترامی به آن است.

این داستان کمی لنگ است ، افسوس ، وقتی جو و زیبایی به یک مزرعه متعلق به یک خانواده ثروتمند نقل مکان می کنند ، و باعث می شود که پدرسالار سلطنتی (کلر فورلانی) وقتی کودک رویایی آنها (کالام لینچ) “برادرانه شدن پسر ما” را محکم کند شروع وقت گذراندن با جو است.

مبارزات زیبایی به همین جا ختم نمی شود ، زیرا انتقال او به شهر بیشتر بدرفتاری هایی را که اسب ها در اسارت متحمل می شوند ، آشکار می کند ، و باعث می شود او در روایت بپرسد: “چگونه بعضی ها نمی فهمند که اسب ها می توانند کاری را که انجام می دهند احساس کنند؟”

به نظر می رسد این فیلم نیت خیرخواهانه باشد ، اما در نهایت حتی با تغییراتی که رخ داده ، بسیار بی اثر است و باعث می شود این داستان آشنا از صفحه پر شود. “زیبایی سیاه” دقیقاً بد نیست ، بلکه نوع کرایه بدون عطر و طعم است که نشان می دهد تماشای یک خانواده واقعاً خوب برای زندگی سخت بسیار دشوار است.

اولین نمایش “زیبایی سیاه” 27 نوامبر در دیزنی +.